جدول جو
جدول جو

معنی شتاب باز - جستجوی لغت در جدول جو

شتاب باز
(اَ تَ کَ)
جلد. زود. تند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی پرندۀ شکاری از تیرۀ باز با منقار و چنگال های قوی و پرهای زرد، خرمایی یا سفید که آن را برای شکار کردن پرندگان تربیت می کنند، باز سفید و بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شتاب کار
تصویر شتاب کار
شتاب کننده، ویژگی کسی که با عجله کاری انجام می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شراب ساز
تصویر شراب ساز
سازندۀ شراب، کسی که شراب می سازد، آنکه شراب می اندازد، کسی که از انگور یا چیز دیگر شراب تهیه می کند و می فروشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طناب باز
تصویر طناب باز
بندباز، آنکه روی ریسمان راه می رود و هنرنمایی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاب باز
تصویر قاب باز
کسی که قاب بازی کند، بجول باز
فرهنگ فارسی عمید
(یِ نَ/ نِ اَ)
آنکه با طناب بازی کند
لغت نامه دهخدا
(پُ تَ / تِ خوا / خا)
آنکه قاب بازی کند، قمارباز
لغت نامه دهخدا
(اَ هََ)
نردباز، (ناظم الاطباء)، رجوع به تاس و طاس شود، جادوگر و افسونگر، (ناظم الاطباء)، بازیگری که با تاس (کاسه) نمایش میدهد، (از فرهنگ نظام)، رجوع به تاس بین و طاس باز و طاس بازی شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
عمل کتاب باز. رجوع به کتاب باز شود
لغت نامه دهخدا
نوعی بازی باشد، رجوع به تاب شود
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ رَ / رِ)
که به کتاب بازی کند بعلاقۀ داشتن نه سود بردن از مطالب آن. آنکه بی استفاده از کتاب، کتاب گرد کند. آنکه کتاب نخواند لکن کتابهای خوب خرد و در کتابخانه گرد کند. کتاب دوست. کتاب پرست. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاس باز
تصویر تاس باز
نرد باز، بازیگری که با تاس نمایش دهد حقه باز
فرهنگ لغت هوشیار
بند باز رسنباز، تاب باز سابود باز (سابود ارجوحه) آن که بر روی طناب عملیات شگفت آور انجام دهد رسن باز ریسمان باز، آن که تاب خورد کسی که برارجوحه نشیند و در هوا آید و رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاب باز
تصویر قاب باز
بجولباز، منگی آنکه با قاب بازی کند، قمار باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شراب ساز
تصویر شراب ساز
باده ساز آن که می تهیه کند کسی که شراب اندازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاب بازی
تصویر تاب بازی
بازی و تفریح کردن باتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستار باز
تصویر ستار باز
آنکه سه تار نوازد
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که شبها بازی کند و صورتهای مختلف از پس پرده بنماید، شب زنده دار: قائم اللیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طناب باز
تصویر طناب باز
بندباز، ریسمان باز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاب بازی
تصویر تاب بازی
بازی و تفریح کردن با تاب
فرهنگ فارسی معین
آبرک، ارجوحه، بادپیچ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
قاب انداز، قاب باز، قمارباز، مقامر
فرهنگ واژه مترادف متضاد